یادداشت سردبیر/
چهار سال کابوس …
شهر بورس – امیر ملکزاده: حدود یک سال پیش، یکی نوشته بود « اتاق فرار چیه، ۵۰۰ هزار تومن پولشو میدی؟! تازه آخرشم راحت میتونی فرار کنی! اگه راست میگی، پولت رو بیار تو بورس، اونوقت ببینم چجوری میخوای فرار کنی»؛ آن طنزِ تلخ، بعد از حدود یک سال حالا بیشتر برایم جا افتاده؛ درست در آستانه چهار سالگی ریزش تاریخی بورس. وقتی جنگ شروع میشود و بورس میریزد، وقتی جنگ تمام میشود و بورس میریزد، وقتی دلار رشد میکند، وقتی دلار افت میکند، وقتی انتخابات میشود و هزار اتفاق دیگر و در همه این ماجراها بورس ریزش میکند، تازه میفهمیم که در چه باتلاقی گیر کردیم.
از مردادماه شومِ 1399 که ریزش بازار سهام شروع شده، بازار سرمایه روی آرامش به خود ندیده است. طی این سالها، فعالان بازار سرمایه انواع مشکلات را به جان خریدند اما پای تولید ماندند و حاضر نشدند سرمایههای خود را به سمت بازارهای غیرمولد ببرند یا با خروج سرمایههایشان از کشور، عایدیای به دست بیاورند. با این حال، طی این سالها انواع تهمتها را شنیدند اما باز هم امیدشان برای بهبود اوضاع را از دست ندادند.
ما همانهایی بودیم که طی این سالها شاهد رشد بازارهای موازی مثل طلا و بیتکوین بودیم، اما سرمایهمان هر لحظه بیشتر «آب» رفت، دیدیم مافیای خودرو چطور با تمام قدرت جلوی فروش خودرو در بورس کالا را گرفت، اما ما مالیات تکتک معاملاتمان را پرداخت کردیم، دیدیم چطور نورچشمیها در 17 اردیبهشت خوردند و بردند و رفتند اما ما صبح جمعه فهمیدیم که چرا بازار دو هفته پیش آن طور به خاک و خون کشیده شده بود. ما به آنهایی که میگفتند «همه چیزتان را به بورس بسپارید» اعتماد کردیم و با آنهایی که «بورس را اولویت اولشان میدانستند» امیدوار شدیم، اما نتیجهاش فقط حسرت بود و ناامیدی.
در این سالهایی که مردم، انواع تورمهای بالای 30 درصدی را تجربه کردند، بورسیها سرمایهشان را از دست دادهاند و در کنار آن تورم را هم با گوشت و استخوان در جامعه درک کردند.
«چقدر بورس خوب شده تو این چند روز!»؛ این جمله را میتوان بهترین شرح حال برای محمدرضا فرزین دانست!
بورس طی این مدت، آنقدر به ابزار دست دولتها برای تامین مالی تبدیل شده که دیگر جایگاه خود را به عنوان آیینه تمام نمای اقتصاد از دست داده و خبرهای مثبت هم روی آن اثری نمیگذارند.
بورسیها سالهاست که در این چرخه معیوب گرفتارند و هر روز به خاطر یک اتفاق جدید منفی میخورند. فرفی هم ندارد که آن اتفاق چیست؛ مهم این است که فعالان بازار سرمایه باید یکبار منفی آن را بچشند. گاهی حتی فعالان قدیمی بازار هم نمیدانند دلیل افت بورس در بعضی روزها چیست.
هر آنچه که هست، این وضعیت و دیدگاه نسبت به بازار سرمایه، اصلاً به نفع کشور نیست. بازاری که میتواند جلوی سیل تورم و نقدینگی را بگیرد، این روزها حتی نای نفس کشیدن هم ندارد.
ما همچنان امیدواریم به فرداهایی که میآیند. امیدواریم با مشخص شدن و استقرار تیم جدید دولت بارقههای امید نیز به بازار سرمایه برگردد و پس از چهار سال عروسی به کوچه بورس هم بیاید.
برچسب ها :امیر ملک زاده
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0