مقایسه عرضه سرخابی ها با یوونتوس/ چرا فوتبال در ایران پولساز نیست؟
به گزارش شهر بورس، بر اساس اعلام قبلی قرار بود عرضه سهام استقلال و پرسپولیس تا پایان بهمنماه انجام شود که این اتفاق تاکنون رخ نداده است. در این گزارش، به مقایسه عرضه سرخابی ها با یوونتوس ، باشگاه بزرگ ایتالیایی پرداخته شده است.
ارزش استقلال دو هزار و 780 میلیارد تومان و ارزش پرسپولیس سه هزار و 210 میلیارد تومان تعیین شد و قرار است این دو باشگاه در بازار پایه فرابورس عرضه شوند.
موضوع واگذاری سرخابیها به زمان ابلاغ اصل ۴۴ قانون اساسی (سال ۱۳۸۷) برمیگردد. با ابلاغ آییننامه اجرایی طبقهبندی بنگاهها و تصویب دولت در سال ۱۳۸۸ پرسپولیس و استقلال در فهرست واگذاریها قرار گرفتند.
عبدالرضا مصری نایب رئیس مجلس شورای اسلامی درباره عرضه سرخابیها میگوید: امیدواریم دولت سیزدهم یک بار برای همیشه مسائل مربوط با استقلال و پرسپولیس را که وقت مردم، مجلس و دولت را گرفته، حل کند.
از سوی دیگر محمد خبری زاد تحلیلگر بازار سرمایه معتقد است؛ این ارزشگذاری نه تنها بین اهالی فوتبالی بلکه بین کارشناسان بازار سرمایه نیز ابهام و سخنانی ایجاد کرده است. اولین نکتهای که در رابطه با ارزشگذاری استقلال و پرسپولیس مطرح میشود این است که کارشناسان رسمی دادگستری بر چه مبنایی این ارزشگذاری را انجام دادهاند؟ اگر این موضوع شفاف شود خیلی از ابهامات رفع خواهد شد.
بیشتر بخوانید: عرضه پرسپولیس و استقلال در بورس؛ نهایتاً تا پایان بهمن
در ارزشگذاری حق پخش باشگاه لحاظ میشود؟
اگر قرار است بخشی از این باشگاهها در بورس عرضه شوند دردی از این دو باشگاه بهطور قطع دوا نخواهد شد و تنها فقط قرار است به این روش بخشی از بدهیهای این دو باشگاه از طریق جیب مردم و از راه بازار سرمایه تأمین شود!
در صورتی که روند به این شکل باشد باید سازمان بورس جلوی این شکل عرضه را بگیرد. قرار نیست یک شرکت خصولتی به بازار سرمایه اضافه شود. شرکتهایی که اگر تغییر روند ندهند بهطور کل زیان ده خواهند بود و عایدی نصیب سهامداران نخواهند کرد اینجا است که بخش صیانت از سهامداران مطرح میشود.
مدیرعامل شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی در این باره میگوید: در سالهای گذشته بدهیها انباشته شده این دو تیم به ۱۱۰ میلیارد تومان رسیده؛ بدهیهایی که هر روز به آن اضافه میشود و آمار دقیقی از آن در دسترس نیست.
آراد پورکار تحلیلگر بازار سرمایه درباره ارزشگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس توضیح میدهد: در رابطه با ارزشگذاری این دو باشگاه شفافیتی را شاهد نبودیم و اصلاً اطلاعاتی در اختیار عموم قرار نگرفت. این شکل از ارزشگذاری بهطور قطع میتواند موارد مربوط به ارزشگذاری را زیر سؤال ببرد و زمانی که این اتفاق رخ میدهد اعتماد سرمایهگذاران نابود میشود؛ درست در زمانی که اعتماد به بازار سرمایه در پایینترین سطح خود قرار دارد و این موضوع باید برای سازمان بورس بسیار حائز اهمیت باشد. با توجه به این نکات چه تفاوتی در مدیریت این دو باشگاه ایجاد میشود و تنها زیان است که عاید بازار سرمایه و سهامداران خواهد شد.
با این حال، به گفته رئیس سازمان خصوصیسازی قرار است افزایش سرمایه از محل صرف سهام برای این باشگاه صورت گیرد و تنها ۲۰ درصد از سهام برای عموم عرضه شود و بقیه هم به پیشکسوتهای این تیم برسد. قرار است در جلسهای با کارشناسان بازار سرمایه در ارزشگذاری این دو باشگاه شفاف شود.
دارایی اصلی استقلال و پرسپولیس چقدر است؟
پرسپولیس حدود ۱۳۳ میلیون دلار با نرخ نیما (۲۴ هزار تومان) ارزشگذاری شده و ارزش استقلال حدود ۱۱۷ میلیون دلار است. شاید حتی برای طرفداران این باشگاه حتی همین اختلاف در ارزشگذاری نیز محلی برای کری خوانی باشد. واقعیت ماجرا آنکه اطلاعاتی از روش ارزشگذاری در دسترس نیست و بر این اساس نمیتوان به قضاوت ارزشگذاری نشست.
اما اگر این دو باشگاه فوتبالی را مانند دو بنگاه اقتصادی در نظر بگیریم دارایی اصلی آنها همان طرفدارانی هستند که حاضرند وقت خود را برای تماشای بازیهای آنها سپری کنند یا به بیانی این نام و عنوان باشگاه را میپرستند.
شاید در ترازنامه این شرکتها باید داراییهایی (نامشهود) وجود داشته باشد که همان طرفداران آنها هستند. این دارایی قابلیت تبدیل به نرخ ارز ترازنامه را ندارند؛ اما با اغراق باید گفت که شاید تمام موجودیت یک باشگاه فوتبال همین طرفداران هستند.
با وجود این دارایی چشمگیر چند ده میلیون نفری برای این دو تیم فوتبالی، چرا خبری از درآمد در این باشگاهها نیست؟ طرفداری را از نگاه اقتصادی شاید بتوان همان درجه مطلوبیت طرفدار مطرح کرد.
ارزش تیم فوتبال برای یک طرفدار ذهنی است و شاید با هیچ معیار خاصی قابل اندازهگیری نباشد. مگر در اقتصاد قیمت یک کالا را مطلوبیت خریدار تعیین نمیکند. یعنی قیمت یک کالا را مطلوبیت عرضه و تقاضا تعیین میکند. حالا تصور کنید که مطلوبیت و ارزش این باشگاهها در ذهن طرفداران آنها چقدر است؟ با این تفاسیر چگونه میشود که این باشگاهها قادر به کسب درآمد از طرفداران خود نباشند؟
وقتی باشگاههای ایرانی را با نمونههای خارجی مقایسه میکنیم شاید بتوان به ریشه مشکلات فوتبال ایران رسید. این اصل ساده باید در نظر گرفته شود که هر کاری اگر صرفه اقتصادی نداشته باشد احتمال قریب به یقین محکوم به شکست است.
برای تیمهای استقلال و پرسپولیس به نظر میرسد که حساب آنها از سمت بودجه دولت و وزارت ورزش شارژ میشود. برای تیمهای دیگر، که عنوان خصوصی را در لیگ برتر ایران به دوش میکشند، این درآمد از منابع شرکتهای عمومی و با حاکمیت شرکتی دولت و نهادهای عمومی مانند فولاد مبارکه یا فولاد خوزستان تأمین میشود. اما برای باشگاهی مانند بارسلونا عمده این درآمد از همان ارزش ذهنی طرفداران ناشی میشود.
خارجیها چگونه از فوتبال سود میسازند؟
نکته جالب توجه که باید مورد توجه طرفداران استقلال و پرسپولیس باشد این است که اگر این باشگاهها به صورت مستقل توانایی کسب سود را داشته باشند در نتیجه بسیاری از موارد مورد شکایت طرفداران و حتی نهادهای بینالمللی قابل رفع است.
یعنی این باشگاهها دیگر باشگاه دولتی نیستند که همیشه در مظان اتهام استفاده از منابع دولتی باشند. یا اینکه فلان وزیر متهم به طرفداری از یک تیم نمیشود. اهمیت کسب درآمد برای باشگاههای فوتبال ایرانی از آن جهت بالا است که این باشگاهها به جای اینکه در مسیر مطلوبیت تأمینکننده فعلی درآمد خود، یعنی دولت، حرکت کنند برای کسب مطلوبیت طرفداران خود پا به زمین بازی خواهند گذاشت. چون این طرفداران در حقیقت مالکان اصلی و منابع اصلی درآمد این باشگاهها هستند.
بیشتر بخوانید: آخرین اخبار از عرضه سهام پرسپولیس و استقلال در بورس
بیش از ۸۰ درصد از درآمد این باشگاهها از همین منابع تأمین میشود. هدف این باشگاهها کسب رضایت و مطلوبیت طرفداران آنها است و طبیعتاً از همین محل نیز درآمد کسب میکنند.
برای مثال یوونتوس نزدیک به ۴۸۱ میلیون دلار درآمد در سال مالی گذشته خود شناسایی کرده و ارزش بازار سهام این باشگاه ایتالیایی به بیش از یک میلیارد دلار میرسد. حق پخش تلویزیونی و رادیویی حدود ۲۵۳ میلیون دلار برابر ۴۹ درصد از کل درآمد و درآمد اسپانسر و تبلیغات ۱۴۶ میلیون دلار معادل۳۰ درصد از کل درآمد بوده است.
چرا فوتبال در کشور پولساز نیست؟
باشگاههای اروپایی در سالهای اخیر به واسطه عوامل مختلف مانند کرونا عمدتا رویه خوبی نداشتهاند و با وجود درآمد بالا اما فشار هزینهها باعث شده که زیانده باشند. اما موضوع بیش از سود و زیان، کسب درآمد توسط باشگاههای فوتبال است. بخش خوبی از درآمد این باشگاهها از محل حق پخش تلویزیونی به دست میآید.
در سالهای گذشته نیز چندین بار برای گرفتن حق پخش تلویزیونی از صداوسیما تلاش شد و اما به نتیجه نرسید. از آنجا که خود صداوسیما رسانه خصوصی و مستقلی نیست، با وجود انحصار موجود و کسب درآمد کلان از تبلیغات اما سود ده نیست و ردیفهای هزینهای برای صداوسیما در بودجه عمومی دولت در نظر گرفته میشود. چگونه باید انتظار داشت که صداوسیمای دولتی به تیمهای فوتبال دولتی حق پخش بدهد؟
بخش دیگری از این درآمد به واسطه درآمد اسپانسر و تبلیغات به دست میآید. این تیمهای فوتبال دولتی مجبور هستند از قواعد دولت و حاکمیت تبعیت کنند.
موضوع اسپانسر و تبلیغات نیز در فضای اقتصاد دولتی ایران کلاً جای سؤال دارد. وقتی به صورت مالی باشگاه فولاد خوزستان نگاه میکنیم مشخص میشود که کل درآمد این باشگاه فوتبال از محل دریافت پول از شرکت فولاد خوزستان (یک شرکت تولیدکننده بلوم و بیلت فولادی) به دست آمده است. یعنی این باشگاه حدود ۱۶۰ میلیارد تومان درآمد شناسایی کرده که مشخص نیست چرا باید یک شرکت فولادی نقش اسپانسر باشگاه فوتبال را بازی کند.
بیشتر بخوانید: فیلتر ورود پول هوشمند
مشکل کجاست؟
تمامی کاستیها خرج سیاستهای پوپولیستی دولت میشود. وقتی اینگونه باشد دیگر تیمهای فوتبال توانایی کسب درآمد به صورت مستقل را ندارند.
یعنی نهادهای دولتی و حاکمیتی در جایجای اقتصاد کشور نفوذ کرده و آن را به اختیار خود درآوردهاند و نتیجه آن در تمامی بخشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی قابل رصد است.
تیم فوتبال ایرانی اصلاً به منابع حق پخش دسترسی ندارد چون صداوسیما رسانه غیرخصوصی است. شرکتهایی مانند فولاد مبارکه اصفهان، ذوبآهن، فولاد خوزستان و حالا هم احتمالاً ملی مس ایران (احتمال خرید تراکتورسازی) به واسطه منافع از تیمهای مرتبط اقدام به حمایت مالی نمیکنند. موضوع هر چیزی است جز کسب سود. در این شرایط فوتبال ما هم با ساختار اقتصادی ما هماهنگ است.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0