به گزارش شهر بورس، در روزهایی که سایه جنگ ایران و اسرائیل بیش از همیشه بر اقتصاد کشور سنگینی میکند، بازار سرمایه با افت شدید شاخصها، خروج سنگین پول حقیقی و صفهای فروش گسترده، چهرهای از بیاعتمادی عمیق و نبود سیاستگذاری روشن را بازتاب میدهد. این اتفاقات بیش از آنکه ناشی از عملکرد شرکتها باشد، حاصل ازهمپاشیدن افق ذهنی سرمایهگذاران در فضای پرابهام جنگی و سکوت نهادهای تصمیمگیر است.
سقوط سرمایهگذاران بهسوی داراییهای امن
سرمایهگذاران به دلیل نبود تصویر روشن از آینده، نه بر اساس تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال، بلکه با نگاه به ریسکهای سیستماتیک ناشی از جنگ، ترجیح دادهاند از بازار سرمایه فاصله بگیرند. خروج سرمایه از بورس دیگر به معنای فروش سهام نیست، بلکه به معنی خروج از اقتصاد رسمی و حرکت بهسوی بازارهایی چون ارز، طلا، داراییهای فیزیکی یا حتی بازارهای خارجی است.
بحران سکوت و بیعملی نهاد ناظر
در شرایطی که بورس باید شفافیت و اطمینان را به سرمایهگذاران بازگرداند، سازمان بورس با انتشار چند خبر غیرمؤثر از معاملات بلوکی و سکوت در برابر بحران، عملاً نقشی در مدیریت فضای کنونی ایفا نمیکند. صندوق توسعه بازار نیز که باید موتور محرک حمایت باشد، به نظارهگری منفعل تبدیل شده است.
در چنین وضعیتی، جمعآوری برخی صفهای فروش را نمیتوان نشانه بازگشت بازار دانست؛ بلکه تنها تلاشی برای حفظ حداقلی از نقدشوندگی بازار است. کارشناسان میگویند تا زمانی که نشانهای از تغییر رویکردهای کلان اقتصادی و سیاست خارجی دیده نشود، امیدی به بازگشت واقعی بازار نیست.
بیاعتمادی نهادی و سکوت خطرناک
بیاعتمادی به بازار سرمایه موضوع جدیدی نیست. از سال ۱۳۹۹ تاکنون، سهامداران حقیقی شاهد وعدههای بیپشتوانه، حمایتهای مقطعی و دستکاری در شاخصها بودهاند. اکنون در بحرانیترین مقطع اقتصادی کشور، این حس رهاشدگی تشدید شده و منجر به شکلگیری صفهای فروش حتی در نمادهای بنیادی و ارزنده شده است.
بازگشت بورس نیازمند اعتمادسازی، نه شاخصسازی
بازار سرمایه برای بازگشت به تعادل، نیازمند اقدامات بنیادین است. آنچه بازار امروز میطلبد، نه عدد حمایتی است و نه سخنرانیهای تکراری؛ بلکه شفافسازی معاملات، انتشار سریع و دقیق اطلاعات بازار، و پاسخگویی از سوی سازمان بورس و نهادهای اقتصادی است.
هماهنگی سیاستهای ارزی، مالیاتی و صنعتی، فعالسازی صندوقهای حمایتی برای تقویت نقدشوندگی، گفتوگوی عمومی با فعالان بازار، و استفاده از ظرفیت نهادهای مستقل و حرفهای در تدوین راهبردهای عبور از بحران از ضرورتهای پیش روی بازار است.
در شرایط جنگی، تمام بازارها آسیبپذیرند؛ اما آنچه بورس ایران را بیش از هر تهدید خارجی تهدید میکند، غیبت یک سیاست حمایتی منسجم و خلأ پاسخگویی نهادی است. شاخصها بازمیگردند، اما اگر اعتماد از دست برود، سالها زمان نیاز است تا دوباره بازیابی شود.