احسان طاهری - عضو هیئت علمی دانشگاه؛
صنعت فولاد در جستوجوی مواد اولیه

به گزارش شهر بورس، به نقل از عصر تجارت، صنعت فولاد به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه صنعتی و اقتصادی، همواره در معرض چالشهای پیچیدهای قرار دارد که ریشه در ساختارهای اقتصاد سیاسی و اکولوژی صنعتی دارد. تأمین مواد اولیه کلیدی مانند سنگ آهن، زغال سنگ و انرژی، نه تنها به عنوان یک مسئله فنی، بلکه به عنوان یک بحران ساختاری که ابعاد اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی را در بر میگیرد، قابل تحلیل است. این چالشها، که در بستر جهانیشدن اقتصاد و رقابتهای ژئوپلیتیک تشدید شدهاند، نیازمند بازنگری در رویکردهای سنتی و اتخاذ استراتژیهای نوین هستند. در ادامه، به اختصار به برخی موارد اشاره خواهد شد:
سنگ آهن، به عنوان ماده اولیه اصلی در تولید فولاد، با چالشهای متعددی مواجه است. از یک سو، محدودیتهای زمینشناختی و کاهش ذخایر با کیفیت بالا، هزینههای استخراج و فرآوری را افزایش داده است. از سوی دیگر، رقابتهای ژئوپلیتیک بر سر کنترل منابع معدنی، به ویژه در مناطق استراتژیک مانند آفریقا و آمریکای جنوبی، باعث ایجاد نوسانات شدید در قیمتها و اختلال در زنجیره تأمین شده است.

زغال سنگ، به عنوان یکی از منابع اصلی انرژی در فرآیند تولید فولاد، در مرکز یک دوگانگی پیچیده قرار دارد. از یک طرف، نیاز صنعت فولاد به انرژی ارزان و فراوان، استفاده از زغال سنگ را اجتنابناپذیر کرده است. از طرف دیگر، فشارهای فزاینده زیستمحیطی و الزامات کاهش انتشار گازهای گلخانهای، صنعت را به سمت جایگزینی منابع انرژی پاک سوق داده است.
انرژی؛ ناترازی عرضه و تقاضا در بستر تحولات جهانی
ناترازی انرژی، به عنوان یکی از چالشهای اصلی صنعت فولاد، ریشه در تحولات جهانی بازار انرژی دارد. افزایش تقاضای انرژی در بخشهای مختلف اقتصادی، همراه با محدودیتهای عرضه ناشی از سیاستهای زیستمحیطی و کاهش سرمایهگذاری در بخش سوختهای فسیلی، باعث ایجاد نوسانات شدید در قیمتها و اختلال در تأمین انرژی شده است.
در هفتههای پایانی سال ۱۴۰۳، گروه فولاد مبارکه با دستاوردهای بزرگ از جمله افزایش سرمایه ۴۲ هزار میلیارد تومانی، توسعه زیرساختهای حملونقل ریلی و عبور از ظرفیت اسمی تولید گندله، گامهای مؤثری در راستای تحقق اهداف بلندمدت خود برداشت.
تأثیر تغییرات اقلیمی بر دسترسی به مواد اولیه
از یک سو، افزایش دما و تغییرات الگوهای آبوهوایی میتواند استخراج مواد اولیه مانند سنگ آهن و زغال سنگ را با دشواریهایی مواجه کند. برای مثال، خشکسالیهای طولانیمدت میتواند عملیات معدنکاوی را مختل کرده و هزینههای استخراج را افزایش دهد. از سوی دیگر، افزایش بلایای طبیعی مانند سیل و طوفان میتواند زیرساختهای حملونقل مواد اولیه را تخریب کند.
وابستگی به زنجیرههای تأمین جهانی و ریسکهای ژئوپلیتیک
صنعت فولاد به شدت به زنجیرههای تأمین جهانی وابسته است. این وابستگی، به ویژه در تأمین مواد اولیه مانند سنگ آهن و زغال سنگ، صنعت را در معرض ریسکهای ژئوپلیتیک قرار داده است. تنشهای بینالمللی، تحریمها، و تغییرات در سیاستهای تجاری میتوانند به سرعت زنجیره تأمین را مختل کنند.
صنعت فولاد به شدت به شبکههای لجستیک و حملونقل وابسته است. بحرانهای لجستیکی، از جمله افزایش هزینههای حملونقل، کمبود کشتیهای باری و اختلال در بنادر، تأمین مواد اولیه را با چالشهای جدی مواجه کرده است.
صنعت فولاد به نیروی انسانی ماهر و متخصص نیاز دارد، اما در بسیاری از کشورها، کمبود نیروی کار ماهر به یک چالش جدی تبدیل شده است. این موضوع به ویژه در زمینه فناوریهای نوین و فرآیندهای کمکربن مشهود است.
رقابت با مواد جایگزین و کاهش تقاضای فولاد
صنعت فولاد در حال حاضر با رقابت فزایندهای از سوی مواد جایگزین مانند کامپوزیتها، آلومینیوم و پلاستیکهای تقویتشده مواجه است. این مواد، به ویژه در صنایعی مانند خودروسازی و ساختوساز، به دلیل سبکی و مقاومت بالا، به عنوان جایگزینهایی برای فولاد مطرح شدهاند. کاهش تقاضای فولاد در برخی از بخشها میتواند به کاهش سودآوری و افزایش فشار بر صنعت فولاد منجر شود.
صنعت فولاد در حال حاضر در آستانه یک تحول فناورانه بزرگ قرار دارد. رقابت برای توسعه فناوریهای نوین مانند فولادسازی با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، بازیافت فولاد و بهینهسازی فرآیندهای تولید، به یکی از چالشهای اصلی این صنعت تبدیل شده است.
صنعت فولاد یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانهای است، به طوری که حدود ۷۰ درصد از انتشار جهانی CO₂ را به خود اختصاص داده است. این موضوع، صنعت را تحت فشار فزایندهای از سوی جامعه جهانی، دولتها و سازمانهای زیستمحیطی قرار داده است. قوانین سختگیرانهتر در مورد انتشار کربن و افزایش هزینههای مرتبط با آن، صنعت فولاد را مجبور به بازنگری در فرآیندهای تولید خود کرده است.
بحران اعتماد عمومی
صنعت فولاد با بحران اعتماد عمومی مواجه است که ناشی از کاهش اعتماد به این صنعت است و ابعاد اجتماعی، ارتباطی و روانشناختی گستردهای دارد و میتواند تأثیرات عمیقی بر پایداری و رقابتپذیری این صنعت داشته باشد.
کاهش اعتماد عمومی به صنعت فولاد، ریشه در عوامل متعددی دارد که از جمله آنها میتوان به افزایش انتقادات اجتماعی و رسانهای، عدم شفافیت در اطلاعرسانی و ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای جامعه اشاره کرد. برای مثال، افزایش آلایندگیهای زیستمحیطی، قطعیهای مکرر برق و افزایش قیمت فولاد، باعث شده است که جامعه به توانایی صنعت فولاد در تأمین نیازهای خود شک کند.
کاهش اعتماد عمومی به صنعت فولاد، بحرانهای ارتباطی ایجاد میکند که حتی در صورت بهبود زیرساختها، جبران آن سالها به طول میانجامد.
برچسب ها :فولاد
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0