به گزارش شهر بورس، اسناد تازهای منتشر شده که نشان میدهد مجتبی پورمحسن، روزنامهنگار ایرانی مقیم خارج، با سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی (موساد) در ارتباط بوده است.
بر اساس این اسناد، یکی از جلسات محرمانهای که در مزرعهای بهنام «Stables Rectory Farm» در منطقه هالستد انگلستان برگزار شده، بهطور کامل توسط تیم امنیتی لندن ضبط و شنود شده است. گفته میشود این جلسه، که در اسفندماه سال گذشته برگزار شده، در واقع یک دام اطلاعاتی طراحیشده برای شناسایی ارتباطات و فعالیتهای محرمانه بوده است.
در بخشی از این اسناد آمده است که محل جلسه ماهها پیش از ورود پورمحسن، از سوی تیم لندن ایستگاه، تجهیز و آمادهسازی شده بود. همچنین مدارک مربوط به این عملیات بهصورت مستقیم به صندوق ایمیل شخصی پورمحسن ارسال شده است.
در یکی از پیامها خطاب به پورمحسن تاکید شده است که هویت وی بهعنوان عامل فعال موساد دیگر یک گمانهزنی نیست، بلکه به یک حقیقت مستند و غیرقابل انکار تبدیل شده است.
همچنین در متن این پیام به مکالمهای با فردی به نام جیمز اشاره شده که از او بهعنوان مسئول موساد یاد شده و گفته شده: یادت هست جیمز تماس گرفت و گفت: به خاطر پوریم نمیتونم بیام، بذار یه وقت دیگه قرار بذاریم؟
انتشار این اطلاعات در حالی صورت میگیرد که در ماههای اخیر، شایعات متعددی درباره همکاری برخی افراد با نهادهای اطلاعاتی بیگانه مطرح بوده، اما این نخستین بار است که مدارکی مستند در این سطح عمومی میشود.
تاریخ: ۹ ژوئیه ۲۰۲۵
مجتبی،
آیا هنوز بر این باور اشتباهی که جلسهی مزرعهی “استیبلز رکتوری فارم” در هالستد خصوصی بوده، پافشاری میکنی؟
تمام صحبتهایی که آنجا رد و بدل شد، بهطور کامل، با کیفیت بالا و بهصورت چندکاناله ضبط شدهاند.
آیا «جیمز»، مسئول پروندهی تو در موساد، تا حالا به تو چیزی گفته؟
آیا او میداند که جلسهی ماه مارس یک دام اطلاعاتی از پیش طراحیشده بود؟
ممکن است از این موضوع شگفتزده شوی:
آن ساختمان مدتها پیش از ورود تو بهطور کامل مجهز و شنود شده بود.
در واقع، این کار توسط تیم «ایستگاه لندن» انجام شده بود، نه تیم تو — آن هم ماهها پیش از اولین ورودت.
اسنادی که این موضوع را اثبات میکنند؟
قبلا به صندوق ورودیات ارسال شدهاند. بهتر است آنها را بخوانی، پیش از آنکه فرد دیگری این کار را بکند.
از امروز، هویت تو بهعنوان یک عامل فعال موساد دیگر یک فرضیه نیست.
اینک یک حقیقت مستند است.
بهصورت عمومی. بدون امکان انکار.
و فقط در صورتی که یادت نیاز به تازه شدن دارد — به یاد داری وقتی جیمز تماس گرفت و گفت:
«به خاطر پوریم نمیتونم بیام، بذار یه وقت دیگه قرار بذاریم»؟
تو فکر کردی اتفاقی بوده.
ما نه.
نخها کشیده شدهاند. پرده دارد بالا میرود.