به گزارش شهر بورس، سال ۱۴۰۳ را میتوان یکی از سختترین سالها برای صنعت فولاد ایران در دهههای اخیر دانست. در شرایطی که این صنعت در سالهای گذشته به عنوان یکی از پایههای اقتصادی و صنعتی کشور شناخته میشد، در سال جاری با مجموعهای از چالشهای داخلی و خارجی روبهرو شد که فشار زیادی را بر شرکتهای فعال در این حوزه وارد کرد.
رکود در بازارهای جهانی، کاهش تقاضای داخلی، محدودیتهای صادراتی، افزایش نرخ انرژی، مشکلات تأمین مواد اولیه، و نوسانات نرخ ارز، تنها بخشی از عواملی بودند که باعث شدند عملکرد اغلب شرکتهای فولادی نسبت به سالهای گذشته با کاهش مواجه شود. نمودارهای تولید، فروش و سودآوری اکثر این شرکتها نزولی بود و بسیاری از آنها مجبور به کاهش ظرفیت تولید، تعدیل نیرو یا توقف برخی پروژههای توسعهای شدند.
با این حال، نکته قابل توجه در سال ۱۴۰۳، تلاش و مقاومت شرکتهای فولادی برای ادامه فعالیت در این شرایط دشوار بود. آنها با تکیه بر تجربه، مدیریت منابع، کاهش هزینهها و نوآوری در فرآیندها توانستند دوام بیاورند و از فروپاشی کامل جلوگیری کنند. گرچه اوضاع مساعد نیست، اما زنده ماندن در این شرایط سخت خود یک پیروزی است.
ضربه ناترازی انرژی بر زنجیره تولید فولاد
ناترازی انرژی، بهویژه قطعیهای مکرر برق و گاز در فصول گرم و سرد سال، تولید فولاد ایران را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
بر اساس گزارشهای معتبر از سال 1403: کاهش تولید فولاد: انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران اعلام کرده است که ناترازی انرژی منجر به کاهش حدود یک میلیون و 823 هزار تن از تولید فولاد میانی شده است. روند صعودی ۲ ساله تولید فولاد کشور پس از سال ۱۴۰۰، متوقف شده و حجم تولید به سطح سال ۱۳۹۹ بازگشته است.
همچنین محدودیتهای شدید گازی، ظرفیتهای جدید آهن اسفنجی را خنثی کرده است. بیشترین نرخ رشد تولید در زنجیره فولاد به کنسانتره سنگ آهن و پس از آن ورق گرم تعلق دارد. با وجود ظرفیتهای جدید، تولید ورق سرد نزولی شده که دلیل آن واردات بیرویه ارزیابی میشود.
ارزش تولید از دست رفته: برآوردها نشان میدهد که در 4 سال اخیر (1400 تا 1403)، ارزش تولید از دست رفته صنعت فولاد به دلیل محدودیتهای انرژی به نزیک 14.100 میلیارد دلار رسیده است. تنها در سال 1403، زیان ناشی از کاهش تولید و افت صادرات بالغ بر 5.5 میلیارد دلار بوده است.
تأثیرات منفی بر زنجیره تولید: شرکتهایی که زنجیره تولید کامل (از استخراج تا محصول نهایی) ندارند، بیشترین آسیب را متحمل شدهاند، در حالی که برخی تولیدکنندگان با تمرکز بر محصولاتی مانند آهن اسفنجی تا حدی اثرات منفی را کاهش دادهاند.
زیانهای میلیارد دلاری ناشی از محدودیت انرژی
شرکتهای آهن و فولادی در سال 1403 با شرایط نامساعدی مواجه بودهاند: قطعیهای مکرر انرژی: خاموشیهای برنامهریزینشده برق و جیرهبندی گاز، ظرفیت تولید را به طور میانگین 30 درصد کاهش داده است.
افزایش هزینههای عملیاتی: سهم انرژی در بهای تمامشده افزایش داشته است، که این امر فشار مضاعفی بر حاشیه سود شرکتها وارد کرده است.
افت صادرات: صادرات فولاد ایران در سال 1403 با کاهش 13 درصدی مواجه شده و زیانی 1 میلیارد دلاری به اقتصاد غیرنفتی کشور وارد کرده است. این کاهش در حالی رخ داده که ایران به دنبال تقویت صادرات غیرنفتی برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی است. اسلب و شمش به عنوان محصولات اصلی صادراتی فولاد ایران، بیشترین کاهش حجم صادرات به ترتیب با ۳۲ و ۱۸درصد افت داشتهاند.
حجم صادرات مقاطع طویل ۱۴درصد افزایش داشته که کارتهای بازرگانی اجارهای همچنان بازیگر اصلی صادرات آن بودهاند. این مسئله قطعاً بر ارزآوری فولاد کشور تاثیرگذار خواهد بود. روند افزایشی حجم صادرات مواد اولیه زنجیره فولاد شامل کنسانتره و گندله سنگ آهن با وجود عوارض صادراتی جالب توجه است؛ همچنین ۶۰ درصد حجم صادرات زنجیره فولاد در سال گذشته متعلق به این دو کالا بوده است. صادرات آهن اسفنجی و بریکت رشد ۱۲ درصدی داشته که عمدتا در نیمه نخست سال صورت گرفته است.
سایه بحران بر شرکتهای فولادی در سال ۱۴۰۳
در سال 1403، نرخ برق برای صنایع انرژیبر مانند فولاد به طور متوسط 2.5 برابر افزایش یافته است. این افزایش، هزینههای تولید را به شدت بالا برده و رقابتپذیری محصولات ایرانی در بازارهای جهانی را کاهش داده است. همچنین قیمت گاز نیز در سال 1403 رشد چشمگیری داشته و افزایش 3 برابری نرخ گاز برای واحدهای فولادساز همراه شده است. این افزایش تأثیر مستقیمی بر بهای تمامشده داشته است.
بررسیهای اخیر نشان میدهد که ناترازی انرژی در ایران به یکی از چالشهای اصلی شرکتهای صنعت فولاد تبدیل شده و تأثیر قابلتوجهی بر کاهش سودآوری آنها گذاشته است. بر اساس نمودار ارائهشده، که تغییرات درصد سود خالص ۱۲ شرکت را طی یک دوره مشخص (سال مالی 1403) نشان میدهد، شاهد افت شدید سودآوری در بسیاری از این بنگاهها هستیم که عمدتا ریشه در مشکلات تأمین انرژی دارد.
سقوط سودآوری؛ نمودارهای قرمز شرکتهای بزرگ
در این گزارش، شرکتهایی که در صدر جدول قرار دارند از جمله شرکت فولاد خراسان با رشد ۳۱ درصدی سود خالص در اقلیت هستند و تنها شرکت جهان فولاد سیرجان رشد محدود ۱۸ درصدی را تجربه کرده است. اما تصویر کلی نگرانکننده است؛ بیش از دو سوم شرکتها با کاهش سود خالص مواجه شدهاند که این کاهش در برخی موارد به بیش از ۱۴۰ درصد رسیده است. برای نمونه، ذوب آهن اصفهان با افت ۱۴۱ درصدی زیان خالص خود را به مرز 10 همت رسانده و دو شرکت دیگر فولادی با کاهش ۴۹ تا ۵۷ درصدی، نشان از عمق بحران دارد.
ناترازی انرژی، از جمله کمبود گاز، برق و افزایش هزینههای تأمین سوخت، بهعنوان یکی از عوامل اصلی این افت سودآوری شناخته میشود. قطعیهای مکرر برق و وابستگی صنایع به منابع انرژی فسیلی با قیمتهای متغیر، هزینههای تولید را بهویژه در بخشهای صنعتی و تولیدی افزایش داده و مستقیماً بر حاشیه سود شرکتها اثر منفی گذاشته است. همچنین، سرمایهگذاری ناکافی در زیرساختهای انرژی و مدیریت ناکارآمد منابع، این مشکل را تشدید کرده است.
در این میان، شرکتهایی که توانستهاند با بهینهسازی مصرف انرژی یا تنوعبخشی به منابع تأمین خود، رشد سود را حفظ کنند، استثنا هستند. با این حال، اکثریت بنگاهها نیازمند راهکارهای فوری برای کاهش وابستگی به انرژی سنتی و بهرهگیری از فناوریهای نوین هستند. اگر این روند ادامه یابد، نهتنها سودآوری شرکتها بیشتر کاهش مییابد، بلکه خطر ورشکستگی برخی از آنها نیز افزایش خواهد یافت. دولت و سیاستگذاران باید با برنامهریزی بلندمدت برای رفع ناترازی انرژی، از جمله توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و اصلاح یارانههای انرژی، به حمایت از بخش خصوصی بپردازند تا از تبعات اقتصادی گستردهتر جلوگیری شود.
چشمانداز منفی فلزات اساسی در بورس تهران
در ماههای اخیر، صنعت فلزات اساسی با کاهش قابل توجهی در اقبال سهامداران مواجه شده است. بررسیها نشان میدهد یکی از دلایل اصلی این بیتوجهی، شرایط نه چندان مناسب بنیادی این شرکتها است که نشاندهنده چشمانداز نهچندان روشن سودآوری در کوتاهمدت است.
از سوی دیگر، بازارهای جهانی کامودیتیها نیز وضعیت مساعدی ندارند. کاهش قیمت جهانی فلزاتی مانند مس، فولاد و آلومینیوم تحت تأثیر افت تقاضا و شرایط اقتصادی نامساعد چین و سایر اقتصادهای بزرگ، فشار مضاعفی بر سودآوری شرکتهای ایرانی این حوزه وارد کرده است.
در بازار سرمایه ایران، گروه فلزات اساسی که روزگاری یکی از لیدرهای اصلی بازار بود، اکنون با افت نقدشوندگی، کاهش حجم معاملات و افت قیمت سهام مواجه است. عدم چشمانداز روشن از بهبود وضعیت ناترازی انرژی درکشور، همراه با چالشهای داخلی مانند سیاستهای ارزی، سبب شده سرمایهگذاران ترجیح دهند منابع خود را به سمت صنایع با ریسک کمتر و سودآوری باثباتتر سوق دهند.
راهکارهای نجات؛ فولاد در دو راهی اصلاح یا سقوط
ناترازی انرژی طی سالهای اخیر، بهویژه در سالهای ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴، به یکی از بحرانهای جدی و ساختاری صنعت فولاد ایران تبدیل شده است. این چالش، با ایجاد اختلال در زنجیره تولید، افزایش هزینهها، کاهش صادرات، افت سودآوری و در نهایت، از دست رفتن میلیاردها دلار ارزش تولید، شرکتهای بزرگ و کوچک فولادی را در شرایط دشواری قرار داده است. خسارتهای مالی، که تنها در سال ۱۴۰۴ بالغ بر ۱۴.۱ میلیارد دلار و در چهار سال گذشته بیش از ۵.۵ میلیارد دلار برآورد شده، نشاندهنده عمق و گستردگی این بحران است.
با توجه به روند فزاینده و پیشبینیپذیر این ناترازی، خطر تداوم آن میتواند نهتنها آینده صنعت فولاد، بلکه امنیت اقتصادی کشور را نیز تهدید کند. بنابراین، اقدام فوری و هماهنگ در سه محور اصلی ضروری است: نخست، اصلاح سیاستهای کلان انرژی به منظور تأمین پایدار منابع انرژی صنایع داخلی؛ دوم، سرمایهگذاری مؤثر در زیرساختهای انرژی، بهویژه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و سوم، افزایش بهرهوری انرژی در فرآیندهای صنعتی. بدون این اقدامات، صنعت استراتژیک فولاد کشور در مسیر افول و حتی ورشکستگی قرار خواهد گرفت و فرصتهای حیاتی در بازارهای جهانی و منطقهای از دست خواهد رفت.