به گزارش شهر بورس، موضوع حذف صفرهای اضافی از پول ملی سالهاست در ایران مطرح شده، اما اجرای عملی آن با چالشهای زیادی روبهرو بوده است. نگرانی اصلی منتقدان این است که اگر این اقدام بدون مهار تورم و اصلاحات ساختاری انجام شود، نه تنها مشکلی حل نمیشود، بلکه میتواند تورم را تشدید کرده و شرایط اقتصادی را پیچیدهتر کند.
وقتی حذف صفر پیش از کنترل تورم صورت گیرد، تنها اعداد روی کاغذ کوچک میشوند و قیمتها در واقع تغییر نمیکنند. این امر باعث میشود قیمتها در نگاه مردم ارزانتر جلوه کنند، اما چون فشارهای اقتصادی و تورم واقعی همچنان وجود دارد، انتظارات تورمی افزایش یافته و ممکن است قیمتها سریعتر رشد کنند. به عبارت دیگر، این اقدام صرفاً ظاهری است و نمیتواند جلوی رشد تورم واقعی را بگیرد.
در مقابل، اگر حذف صفر در شرایطی انجام شود که تورم کنترل شده باشد، میتواند به نظام پولی و اقتصادی کشور کمک کند. واحد پولی سادهتر و روانتر میشود، عملیات مالی و حسابداری آسانتر شده و مردم راحتتر ارزشها و قیمتها را درک میکنند. این موضوع میتواند اعتماد به پول ملی را تقویت کرده و فضای روانی اقتصاد را بهبود ببخشد.
با این حال، حذف صفر به تنهایی جادویی برای حل مشکلات اقتصادی نیست. اگر همراه با اصلاحات مهم دیگری مانند مدیریت مالی، سیاستهای پولی صحیح، کنترل نقدینگی و بهبود ساختار بانکی انجام نشود، تنها یک تغییر ظاهری و بیاثر خواهد بود.
تجربه کشورها نیز نشان میدهد نتیجه حذف صفر به میزان کنترل تورم و اصلاحات اقتصادی بستگی دارد. برای مثال، آلمان در سال ۱۹۲۳ پس از ابرتورم شدید با حذف ۱۲ صفر و اصلاحات اقتصادی گسترده توانست ثبات را به اقتصاد بازگرداند. ترکیه در ۲۰۰۵ و لهستان پس از دورههای تورم بالا نیز با اجرای این طرح همراه با اصلاحات، موفق شدند شرایط اقتصادی خود را بهبود دهند.در مقابل، کشورهایی مانند زیمبابوه و آرژانتین چندین بار بدون مهار تورم و اصلاحات ساختاری، صفرهای پول خود را حذف کردند، اما موفقیتآمیز نبود و تورم شدید همچنان باقی ماند. این تجربیات نشان میدهد که حذف صفر بدون کنترل تورم صرفاً بازی با اعداد است و تأثیر واقعی ندارد.
درس اصلی این است که حذف صفر باید پس از مهار تورم و اجرای اصلاحات اقتصادی انجام شود تا هم به تقویت پول ملی کمک کند و هم مبادلات مالی را سادهتر نماید، نه اینکه فقط پوششی بر مشکلات موجود باشد.