مرضیه نجفی – شهر بورس؛ در حالی که بازار سرمایه در ایران به واسطه ناآرامیهای منطقهای، روزهای پرتلاطمی را سپری میکند، ریشههای عمیقتر و عوامل داخلی متعددی نیز نفس بورس را به شماره انداختهاند. سهامداران سالهاست که با حسرت به رشد تورم و سود سایر بازارها نظارهگرند و هر روز شاهد افت بیشتر ارزش داراییهای خود در بورس هستند.
بورس قربانی بیتدبیری “مثلث شوم”
عامل وضعیت اسفناک بورس را میتوان در مثلثی جستوجو کرد که محمدرضا فرزین رئیس کل بانک مرکزی، احسان خاندوزی وزیر اقتصاد و مجید عشقی رئیس سازمان بورس؛ سه ضلع آن را تشکیل میدهند. اگر این سه فرد را به عنوان اجزای مثلث در نظر بگیریم، قطعاً در رأس آن محمدرضا فرزین قرار دارد.
اگرچه نمیتوان عملکرد وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بورس را نیز در این مورد توجیه کرد، اما بررسی دقیقتر حوزه اختیارات و وظایف نهادهای مختلف نشان میدهد که بانک مرکزی نقشی کلیدی در وضعیت فعلی بورس ایفا میکند. محمدرضا فرزین که در طول دوران ریاست خود از هیچ تلاشی برای تضعیف بازار سرمایه دریغ نکرده، آیینه تمام تمام نمای اقتصاد کشور را هر روز با تصمیمات جدیدش، بیش از پیش تیرهتر میکند.
نکته جالب توجه اینجاست که بانک مرکزی بارها سیلی سرکوب بازار سرمایه را در بازارهای دارایی محور مانند ارز و طلا خورده، اما همچنان از آن درس نمیگیرد.
نکته جالب توجه اینجاست که در ماجرای افتهای اخیر بورس، وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بارها با انتقادات فراوانی مواجه شدند اما اصلیترین ضلع مثلث ریزش بورس که محمدرضا فرزین است و اتفاقاً اصلیترین ابزارها را هم در اختیار دارد، واکنشی به این موضوع نشان نداد.
فرزین، مُصر بر تصمیمات غلط
«فرزین» حتی در ماجرای گواهی سپرده با سود 30 درصدی نیز نشان داد که علیرغم مخالفت وزیر اقتصاد، میتواند حرفش را به کرسی بنشاند. بماند که این کار هم نتوانست جلوی آزاد شدن فنر دلار را بگیرد.
یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر بازار سرمایه، نرخ بهره بانکی است. پیش از این، سیاستهای پولی و انتشار گواهی سپرده 30 درصدی توسط بانک مرکزی، جذابیت بورس را برای سرمایهگذاران کاسته و به خروج نقدینگی از این بازار منجر شده است.
بانک مرکزی متولی اصلی بازار ارز و به تبع آن بازار نیما است. نوسانات شدید نرخ ارز و عدم ثبات در سیاستهای ارزی، به طور مستقیم بر بورس و صنایع مختلف اثر میگذارد. طی هفتههای گذشته و با وجود رشد نرخ دلار در بازار آزاد، دلار نیمایی عملاً رشد چندانی نداشته که این موضوع باعث میشود دلالان بازار ارز از این رشد سودهای کلانی به جیب بزنند، اما بخش تولید تنها برای تامین مواد اولیه با مشکل مواجه شود.
از طرفی دیگر، سیاستهای پولی و بانکی بانک مرکزی، نقشی اساسی در هدایت نقدینگی و تورم در اقتصاد ایفا میکنند. بیثباتی و عدم انسجام در این سیاستها، به تشدید نوسانات در بورس و سایر بازارها دامن میزند.
علیرغم اینکه وزارت اقتصاد متولی مستقیم بورس است، اما سیاستگذاری کلان اقتصادی در کشور توسط بانک مرکزی انجام میشود. عدم هماهنگی بین سیاستهای اقتصادی و پولی، به ناهماهنگی و نوسانات در بازارهای مختلف از جمله بورس منجر میشود.
در حالی که وزیر اقتصاد با اختیارات محدود خود در معرض استیضاح قرار میگیرد، رئیس کل بانک مرکزی با وجود نقش پررنگ خود در وضعیت فعلی اقتصاد و بورس، از هیچ اهرم فشاری جز رئیس دولت بالای سر خود ندارد.
نیما نایینیان، کارشناس بازار سرمایه، در خصوص وضعیت فعلی بورس ایران به شهر بورس میگوید: مشکلات موجود در بازار سرمایه ایران به شدت تحت تأثیر تصمیمات بانک مرکزی قرار دارد. سیاستهای پولی ناپایدار و به ویژه نرخ بهره بانکی در کنار نوسانات ارزی به کاهش اعتماد سرمایهگذاران منجر شده است. در چنین شرایطی، بازار سرمایه عملاً از جریان نقدینگی محروم میشود و سرمایهگذاران ترجیح میدهند که پول خود را در بازارهای غیرمولد مثل ارز و طلا وارد کنند. این امر موجب رکود شدید در بورس و آسیب به اقتصاد کلان کشور شده است.
او ادامه میدهد: این وضعیت نشان میدهد که هماهنگی میان سیاستهای پولی و مالی کشور باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد. سیاستهای اتخاذی بانک مرکزی و وزیر اقتصاد باید در جهت حمایت از بورس و بازارهای مالی باشد تا مردم به سرمایهگذاری در این حوزهها مجدداً اعتماد کنند.
برزو حقشناس، کارشناس بازار سرمایه، در مورد تحلیل وضعیت بورس ایران به شهر بورس، اظهار میکند: یکی از دلایل اصلی مشکلات بازار سرمایه، عدم ثبات در سیاستهای اقتصادی است که عمدتاً از سوی بانک مرکزی به ویژه در حوزههای ارزی و پولی شکل میگیرد. اتخاذ تصمیمات بدون پیشبینیهای لازم، همانند افزایش نرخ بهره بانکی یا تغییرات ناگهانی در نرخ ارز، باعث تشدید بیاعتمادی در بازار و افت ارزش سهام میشود.
او ادامه میدهد: در واقع، بحرانهای اخیر بورس، نتیجه چندین سال بیتوجهی به سیاستهای کلان اقتصادی و سوق دادن نقدینگی به سمت بازارهای موازی بوده است. در حالی که باید توجه بیشتری به بازار سرمایه و بسترسازی برای رشد آن میشد، بیشتر تصمیمات به ضرر این بازار تمام شده است.
امید میرود که در کشور، هر کسی پاسخگوی اعمالش باشد. به ویژه کسانی که با انتشار گواهی سپرده 30 درصدی و حراج سکه، به بیتالمال ضرر هنگفتی زدند و در آخر، سفره مردم را هر روز کوچکتر کردند.
قریب سه سال از روزهای قرمز پوش شدن بورس گذشت و در این سالها همه کسانی که ادعای حمایت از ب رس و سهامداران را داشتند همه چیز را فراموش کردند حالا هم. در ابتدای سال جوید همان صحبت ها و حرف ها و همان وعده های توخالی حمایت از سرمایه گذاری و بورس ادامه دارد. و ما ابلهانه هنوز امید داریم شما بورس را به سرانجامی نیک برسانید.