به گزارش شهر بورس، در حالیکه با اجرای دستورالعمل شورای رقابت و افت تقاضا، قیمت ورق فولادی در بازار داخلی کاهش پیدا کرد، عدهای با استفاده از کارتهای بازرگانی یکبار مصرف و در غیاب نظارت مؤثر، اقدام به صادرات غیررسمی ورق به کشورهای همسایه کردند. سود حاصل از این صادرات، نتیجه اختلاف قیمت بین بازار داخلی و خارجی بود؛ رانت شیرینی که برای برخی بسیار پرسود بود.
اما این روند دوام نیاورد. شهریورماه، نقطه عطفی در بازار فولاد بود. با کاهش محدودیتهای انرژی، چرخ تولید در صنایع پاییندستی دوباره به حرکت درآمد و شرکتهایی نظیر فولادمبارکه، ورق گرم را با حجم بیشتری در بورس کالا عرضه کردند. همین عرضهها با استقبال گسترده صنایع مواجه شد و بازار را از مسیر رانت به مسیر تقاضای واقعی کشاند.
در این میان، وزارت صنعت، معدن و تجارت با اجرای سقف بهینیاب و همچنین اعمال محدودیت ۷۵ درصدی خرید توسط بورس کالا، کنترل بیشتری بر توزیع ورق فولادی اعمال کرد؛ اقدامی که موجب شد عرضهها به تأیید بورس کالا برسد و فرآیند تخصیص بهشکل رسمی و شفاف انجام شود.
اما همه از این شفافیت خوشحال نبودند. کسانی که تا دیروز با کارتهای صوری و سهمیههای رانتی، بازار را دور میزدند، حالا با دیوار قانون روبهرو شدهاند. صدای اعتراض آنها نه از سر دلسوزی برای بازار، بلکه از ترس از دست دادن منافع شخصیشان بلند شده است.
بازار فولاد ایران، در نقطهای ایستاده که باید بین اقتصاد شفاف یا فساد پنهان یکی را انتخاب کند. تجربه شهریور نشان داد که با سیاستگذاری هوشمند و نظارت مؤثر، میتوان رانت را مهار و منابع را بهسمت تولید واقعی هدایت کرد.