تبریز، قهرمان تاریخ ایران؛ از مشروطه تا انقلاب اسلامی
به گزارش شهر بورس، در نهضت مشروطه، مجاهدان و مبارزان آذربایجانی حصر تبریز را شکستند و تهران را فتح کردند. هر زمان که تبریز قهرمان بیدار شده، ایران بیدار شده است. فرزندان آذربایجان اصفهان را آباد و تهران را مرکز ایران کردهاند. اگر تبریز نبود، مشروطه نبود. تبریز بود، مشروطه شد.
در این سرزمین مستعد و پرجنب و جوش، کار و تلاش همیشه غلیان و پرتکاپو داشته است. در خاک پاک آذربایجان مردان کاربلد آن در طول تاریخ و در برهههای حساس ایران، لحظهای برای سربلندی و شکوه ملت از پای ننشستهاند. این خاک پرورش دهنده مردانی شریف و نجیب بوده که آوازه آنان از مرزهای ملی گذشته است. از زنده یادان تأثیرگذاری همچون دکتر رضازاده شفق، حسن تقی زاده، میرزا صادق مستشارالدوله، میرزا یوسف مستشارالدوله، گریگوریان، زنده یاد محمد مصدق، امیرکبیر، عباس میرزا و صدها دانشمند، ادیب، شاعر، سیاستمدار، روشنفکر و مبارز دیگر میتوان یاد کرد که برای ایران خدمت کردهاند یا برای حفظ وحدت، انسجام و تمامیت ارضی ایران جان خود را فدا کردهاند.
اصفهان را صفویان آباد و قاجارها تهران را مرکز ایران کردهاند. در دوره استبداد داخلی و استعمار خارجی، برای استقرار قانون و پارلمان و پایان بخشیدن به نظام موروثی پادشاهی، مبارزان نامدار آن، ستارخان و باقرخان و مجاهدان آذربایجانی حصر تبریز را شکسته و تهران را فتح کردهاند. مشروطه را به سرانجام رساندهاند و انقلاب اسلامی را با ۲۹ بهمن آغاز کردند.
نهضت مشروطه با نام تبریز و آذربایجان عجین شده است. بقول شادروان دکتر ناصر تکمیل: «اگر تبریز نبود، مشروطه نبود. تبریز بود، مشروطه شد.» انقلاب مشروطه در واقع مجموعه تلاشها و کوششهای نظری و عملی بود که یک قرن و ربع در ایران آغاز شد. هدف اصلی آن محدود کردن قدرت شاهان، استقرار نظام پارلمانی، شکلگیری دموکراسی، استقرار قانون، آزادی مطبوعات و عدالت قضایی بود. منشأ این تحولات دو شهر تبریز و تهران محسوب میشد. تبریز به دلیل خاستگاه قاجارها که ۷ نفر بودند و ۱۳۷ سال حکومت کردند و این شهر کهن در واقع مهمترین شهر سیاسی و آذربایجان مهمترین ایالت ایران بود.
در نهضت مشروطه نقش اندیشمندان بسیار مهم بود که آخوندزاده و طالباف و رهبران فکری و مذهبی در تبریز نقش ممتازی در این تحول بزرگ تاریخ معاصر داشتند. وجود مطبوعات آزاد و قوی در تبریز و روزنامهنگاران صاحبمنش و انتشار پیشرفتها و استقرار قانون در کشورهای اروپا و همچنین درج مقالات روشنفکری نیز در شکلگیری و اشاعه آن در کل کشور کارساز بود. نبرد مسلحانه و تشکیل فوجهای مبارز به فرماندهی ستارخان و باقرخان در تبریز از علل اصلی سقوط استبداد داخلی بود. زمینگیر شدن قشون دولتی به فرماندهی عینالدوله در اطراف تبریز و فتح تهران مدیون این مبارزات مسلحانه فرزندان غیور تبریز است. تشکیل انجمنها نیز در گرمی این جریانهای آزادیخواه مهم بود و انجمن ایالتی آذربایجان و جلسات سری و شبانه آنها در خانه مشروطه نیز شعلههای قیام مردمی را از تبریز و آذربایجان به تمام کشور از جمله تهران میکشاند.
در شکلگیری انقلاب مشروطه ایران، نقش تبریز و آذربایجان مثل نقش اسلامبول برای امپراتوری عثمانی، قاهره و اسکندریه برای مصر و کلکته و بمبئی برای هندوستان بود. تحولات سرزمین عثمانی قبل از مشروطه و ارتباط تنگاتنگ شمال غرب ایران با امپراتوری عثمانی، بیداری مردم را میافزود. در قفقاز نیز حدود ۲۰۰ هزار نفر مهاجر ایرانی نسیم آزادی انقلاب ۱۹۰۵ میلادی روسیه را به داخل کشور میآوردند و مراودات تبریز با شهرهای مهم قفقاز بر تحولات اجتماعی نیز تأثیرگذار بود. روزنامهنگاری آگاهیبخش فرزندان تبریز در اسلامبول، قاهره، باکو، ایروان و تفلیس تحولات سیاسی و اجتماعی هندوستان و مصر را به ایران میرساند.
بیشتر بخوانید:سید حمید پورمحمدی رئیس سازمان برنامه و بودجه شد + سوابق
در مصر قبل از ایران مجلس شورای نواب شکل گرفت و قانون اساسی پدیدار شد. قاهره به بهشت روزنامهنگاران جهان اسلام و عرب تبدیل شد و الازهر بزرگترین مرکز تعلیمات اسلامی جهان و نقش دانشمندان آن در معرفی قوانین مترقی اسلام، الهام گرفته از کتاب شریف قرآن عظیم در پاشیدن بذر آگاهیهای سیاسی، دینی و مذهبی نقش مهمی ایفا میکردند. در هندوستان نیز کمپانی هند شرقی از هم میپاشید و کنگره ملی هند شکل میگرفت. این تحولات منطقهای در آگاهی ملت ما پدیدار میشد. تبریز و آذربایجان با روزنامههای اختر در اسلامبول و حکمت در قاهره که با فکر فرزندان روزنامهنگار مهاجر خود منتشر میشدند، در تبریز نیز نشریات زیادی از جمله تربیت، ادب، امید، آذربایجان، مجاهد، مساوات، مدنیت، ندای حق و روزنامه انجمن ملی آذربایجان در آگاهیبخشی افکار عمومی و جلوداری نهضت مشروطه سهامدار بودند.
جاده ابریشم، بازار تبریز، مطبوعات، آزادیخواهان مهاجر و برگشتگان از عثمانی و قفقاز، اصلاحگران، خانه سلطنت، اولین گروه دانشجویان اعزامی به اروپا از تبریز، کتابهای میرزا یوسف مستشارالدوله، طالباف، آخوندزاده، زینالعابدین مراغهای و میرزا حسن خان رشدیه که همگی از خاک پاک آذربایجان بودند، نقش مهمی در شکلگیری و پیروزی نهضت مشروطه داشتند.
در دهه ۸۰ در کنگره بینالمللی یکصدمین سال پیروزی انقلاب مشروطه در تبریز، دکتر ناصر تکمیل همایون، استاد ممتاز تاریخ دانشگاه تهران گفت: «تبریز ۹ بار پایتخت ملی و محلی ایران بوده و در تحولات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران بزرگ، یکهتاز است.» وی معتقد است انتقال پایتخت ایران صفوی از تبریز به قزوین به بهانه شیوع طاعون در آذربایجان و کاهش قدرت برخی قزلباشان و فشارهای قشون عثمانی نتوانست از شکوه و نقشآفرینی آن در پیشتازی آگاهی ملت ایران بکاهد. وی درباره مشروطه و تبریز گفت: «اگر تبریز نبود، مشروطه نبود. تبریز بود، مشروطه شد.»
در همین سال، دکتر سیروس برادران شکوهی، استاد به نام تاریخ دانشگاه تبریز نیز گفت: «در تاریخ شکلگیری تحولات اجتماعی و سیاسی مردم جهان، نام شهر تاریخساز تبریز میدرخشد چرا که نقش بیبدیل تبریز و آذربایجان در پیروزی نهضت مشروطه سرآغاز تحولات آگاهیبخش در منطقه آسیا است.» کارشناسان و محققان اعتراف دارند که بذر آگاهی برای زمینهسازی مشروطه و محدود کردن حکومت مطلقه شاهنشاهی و تشکیل پارلمان مردمی و آزادی مطبوعات و انجمنها همه و همه از تبریز نشأت گرفته است. وجود دانشمندان، علما، اصلاحطلبان، روزنامهنگاران و مبارزان آذربایجانی در به ثمر نشستن انقلاب مشروطه و آغاز فصل جدید در تاریخ ملت ایران بر کسی پوشیده نیست.
ثمرات مشروطه شکلگیری پارلمان یا همان مجلس است که در تهران شکل گرفت، ولی بعدها برای شکست این پیروزیها، محمدعلی شاه قاجار با حمایت روس و لیاخوف مجلس تازه را به توپ بست و نماد قانون و نهاد مهم نوپای سیاسی را تعطیل کرد. ولی باز هم رشادت مردان بزرگ و قیام مردم در تبریز، تهران و سایر شهرها مشروطه را برگرداند و نقش ستودنی فرزندان رشید ملت ایران از جمله ستارخان و باقرخان ورد زبانهاست. به همین دلیل لقب سردار ملی به ستارخان و سالار ملی به باقرخان اعطا شد.
دوستداران آزادی و سرافرازی ایران پیشنهاد دارند که روز ۱۴ مرداد به نام تبریز نامگذاری شود تا نسل جوان و آینده بدانند تبریز چه نقش پررنگی در آزادی، استقرار قانون، پارلمان و حفظ یکپارچگی ایران داشته است.
مولانا ۸۰۰ سال پیش در شکوه تبریز چنین سروده است:
ساربانا بار بگشا زاشتران
شهر تبریز است و کوی دلبران
شعشع عرشی است این تبریز را
فرّ فردوسی است این پالیز را
هر زمانی موج روح انگیز جان
از فراز عرش بر تبریزیان
یادداشت از محمد فرجپور باسمنجی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0